تفال به حافظ 28 فروردین ماه 1401
به گزارش وبلاگ مهیار، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مسئله ای بود
به گردابی چو می افتادم از غم
به تدبیرش امید ساحلی بود
دلی همدرد و کمک مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود
ز من ضایع شد اندر کوی جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
هنر بی عیب حرمان نیست لیکن
ز من محروم تر کی سائلی بود
بر این جان پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود
مگو دیگر که حافظ نکته دان است
که ما دیدیم و محکم جاهلی بود
توضیح لغت: گفتمی: می گفتم / به تدبیرش: به چاره جویی و نیک اندیشی دل /استظهار: پشتگرمی /دیگر: هرگز، قید نفی زمان.
تفسیر عرفانی:
ای مسلمانان زمانی دلی داشتم که هر مشکلم را به او می گفتم. مقصود او از این شعر این است که دل هر شخص جایگاه معشوق است که مایه پشتگرمی صاحبدلان است. در حقیقت دل وارستگان پایبند کوی دوست می گردد تا از محضر او بهره جویند و به لقای او دست یابند.
تعبیر غزل:
کسی همیشه به فکر توست و شب ها را با یاد تو سحر می نماید. او به طور عادی زندگی می کرد، تا تو بر سفینه ذهنش پا گذاشتی. امید است او را دریابی.
منبع: فرارو